“غرض نقشی ست کز ما جا ماند” یکی از سخنان ارزشمند سعدی بزرگ و شعار گروه ساختمانی نقش است که به مدیریت دکتر احمدرضا شبانی فعالیت میکند، شعار فوق ما را بر آن داشت تا داستان تجارب و موفقیتهای این گروه ساختمانی را از نزدیک و از زبان مدیرعامل آن بشنویم؛ مدیرعاملی که سختی راه را با گوشت و پوست خود لمس کرده و با پشتکار، اراده و علاقه فراوان، ساخت و ساز را از شهر محل تولد به تهران کشانده است…
احمدرضا شبانی؛ در کنار پروژه انبوه سازی، ساخت پروژههای ساختمانی شاخص را نیز ادامه داده و کم کم با گسترش فعالیتها، مناطق تحت پوشش ساخت و ساز را نیز تغییر داده و وارد مناطق ۱۲، ۶، ۳ شده و هم اکنون ساخت و سازها در منطقه ۱ ادامه دارد و داستان ساخت و ساز با طعم تهران گردی که مطمئنا برای هر خوانندهای جذاب است را خلق کرده است…
مصاحبه از سولماز ایمانی
جناب شبانی ما اینجا هستیم که ضمن معرفی رزومه کاملی از فعالیتهای شما، از نقشها و آثار یا بهتر بگویم پروژههای انجام شده یا در حال انجام شما بشنویم… بفرمایید.
کمی بر میگردم به عقب، به زمانی که محصل پنجم دبستان بودم و به دلیل مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شدم و فعالیت در رشته ساختمانی را پیشه خود کردم. در واقع ساختمانسازی را پله پله آغاز و فعالیتهای اجرایی را با گوشت و پوست خود لمس کردم، تا اینکه پس از مهاجرت به تهران کار و تحصیل را تواما ادامه دادم.
پروژههای حرفهای تهران را از سال ۱۳۷۶در غرب تهران آغاز کردم. اولین پروژه ساختمانی با سرمایه گذاری جمعی آغاز شد به این صورت که زمینی تدارک دیده شد و مراحل اجرایی از صفر تا صد ساخت به عهده من گذاشته شد و به مرور ساخت و ساز به منطقه یک رسید.
در طول دوره ساخت و ساز کدام قسمت از پروژه بیشترین انرژی را از شما گرفته است، در واقع می خواهم بدانم کدام یک از بخشهای اخذ مجوز، پی و فوندانسیون، سفت کاری، نازک کاری، نمای ساختمان یا… بیشترین انرژی را از سازنده میگیرد؟
من فکر میکنم هر کس به هر کاری علاقمند باشد سختیهایش هم برای او شیرین است. علی رغم اینکه رشته تحصیلی من علوم انسانی بود اما علاقه شدید من به ساختمانسازی باعث شد از ساخت و ساز با تمام دغدغههایش خسته نشوم. فرآیند عملیات ساختمانسازی بدلیل اینکه مدام در حال تولید اثر هنری است برای مجری زیبا و لذت بخش است، اما متاسفانه قسمت عمده سختی کار در کشور ما فرآیند اخذ جواز از شهرداریها، سازمان نظام مهندسی و سایر ارگانهای ذیربط مانند سازمان آب، برق و … است.
متاسفانه هر ارگانی که به ساخت و ساز مرتبط باشد به قدری ضوابط پیچیده و سخت ارائه میدهد که کارکردن در حوزه ساخت و ساز را سخت و خسته کننده میکند. البته بخشی از این مقررات بیشمار، مناسب و بخش دیگر نامناسب و دست انداز است. رعایت برخی ضوابط مهندسی ضروری است و ساخت و ساز را ارتقا داده است، اما برخی دیگر از ضوابط دست و پا گیر، وقتگیر و سرمایهکش است. امیدواریم بخشی از مقررات غیرضروری کاهش یابد تا مراحل ساخت و ساز موثرتر و کاراتر دنبال شود.
جناب شبانی با توجه به تجربه جنابعالی و حضور در چندین منطقه تهران، ساخت و ساز در شرایط کنونی را چطور ارزیابی میکنید؟
کشور ما در بخشی از مسائل اقتصادی کم تحرک است، اما بخش ساختمان یکی از صنایع مولد کشور محسوب میشود که بخش عظیمی از نیروی کار در حوزه صنعت ساختمان را پوشش میدهد، بنابراین اگر ساختمانسازی سودآور باشد اشتغالزایی را به دنبال خواهد داشت. با نگاه اجمالی به صنایع وابسته صنعت ساختمان از فولاد گرفته تا سیمان، سنگ، چوب، شیشه و … متوجه میشویم که مشاغل بسیار زیادی به واسطه صنعت ساختمان به اشتغالزایی میرسند.
معتقدم در شرایط کنونی اگر برنامههای ساختمانسازی دولت تسهیل شود و بافتهای فرسوده به راحتی تخریب و بازسازی شوند، بخش عمدهای از اشتغالزایی در کشور مرتفع خواهد شد.
شما به دولت اشاره کردید، بخش خصوصی کجای این قضیه قرار دارد؟
اگر بخش دولتی مقررات را تسهیل کند بخش خصوصی سرمایه گذاری را ادامه و وارد مرحله اجرا میشود. در واقع در شرایط عادی سرمایه گذار یا سازنده میداند که در زمینی در منطقه X اگر A تومان سرمایه گذاری کند بعد از ۴-۲ سال برداشت مشخصی خواهد داشت و اگر برداشت سرمایه قابل پیش بینی باشد بخش خصوصی به راحتی انگیزه سرمایه گذاری پیدا میکند، بنابراین اگر وزارت راه و شهرسازی، شهرداری و … مقررات را سهل کنند سازندگان در شرایط سخت هم آماده ورود به بحث سرمایه گذاری هستند.
اما با وجود اینکه صنعت ساختمان مولد و اشتغالزاست پس چرا مدتی است بدلیل رکود برخی سازندگان نیم نگاهی به بازارهای موازی اعم از خودرو، ارز و طلا داشتهاند؟
نوسانهای اقتصادی گاهی شرایط را دشوار میکنند به همین دلیل برخی سازندگان در برههای از زمان مجبورند همپوشانی کنند تا به بن بست نخورند. اتفاقا عکس این اتفاق نیز وجود دارد، یکی از دلایل رونق صنعت ساختمان تمایل صاحبان صنفهای غیرساختمانی به صنعت ساختمان است. برای مثال پیش خریدهای صاحبان صنفهای غیرساختمانی که با خروج قسمتی از سرمایه شان بعد از ۲ سال با ارزش افزوده مناسبی مواجه میشود صنعت ساختمان را رونق می بخشند. عکس این موضوع نیز صادق است و برخی سازندگان هستند که مقداری از سرمایه خود را وارد سبد سهام دیگر بازارها نیز میکنند. برای مثال یک سهامدار اگر قصد سرمایهگذاری داشته باشد سهامش را از ۲۰ شرکت مختلف خریداری میکند که مثلا، اگر روزی سهام خودروسازان متضرر شد سهام فولادسازان سودده باشد یا… . معمولا سرمایه گذاران تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد نمیگذارند تا در نوسانات اقتصادی متضرر نشوند. البته در بخش سازندگان حرفهای کمتر پیش میآید که سرمایه ای وارد بازار موازی شود، بلکه معمولا سرمایه ها از عرصههای دیگر وارد صنعت ساختمان میشوند.
جناب شبانی شما از جوانی به ساختمانسازی علاقمند بودید، تاکنون با وجود فشارهای اقتصادی روزافزون به این فکر افتادهاید که سرمایه خود را وارد بازار دیگری کنید؟
خیر، تاکنون سرمایهام وارد هیچ بازار دیگری نشده و قصدی هم برای ورود به بازارهای موازی ندارم. در هر شرایطی ساخت و ساز را ادامه دادهام و ناراضی هم نبودهام، البته ممکن است در مقاطعی با ساخت وساز کم سودده مواجه شده باشم اما من بیشتر از سود به خلق اثر نهایی و به زندگیهای بعدی در ملک ساخته شده فکر میکنم.
برگردیم به گروه ساختمانی نقش، کمی از معماری امروزی برایمان بگویید و از سبکهای معماری که معمولا در پروژههای خود استفاده میکنید.
در چند سال اخیر که ساخت و سازها به سمت لوکسسازی پیش رفته بحث معماری بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل، ضرورت ایجاب میکند معماران حرفه خود را تخصصیتر و طرح های با کیفیتتر و معتبرتری ارائه دهند. در بخشی از مناطق تهران طرحهای مختلف معماری علاقمندان بسیاری پیدا کرده و ساختمانها بسیار گران تمام میشود و از جایی که مسکن به یکی از کالاهای سبد روزانه مردم تبدیل شده بسیاری از مردم متناسب با میزان تغییر سبک زندگی به سمت خرید و استفاده از ساختمانهای با کیفیت و لوکس روی آوردهاند و به همین ترتیب انواع طرحهای معماری باب شده است.
البته معماری همیشه مورد توجه بوده است!
بله؛ بحث معماری از بحثهای کهن تاریخ کشورمان محسوب میشود، اما طی دهههای اخیر سبک معماری مدرن و کلاسیک بیشتر از گذشته مطرح است. در حال حاضر در مناطق شمالی تهران معماری کلاسیک با هزینههای بالا خواهان پیدا کرده است و آرشیتکتها نیز خودشان را با این بازار وفق دادهاند. ما هم از این نوع ساخت و سازها مستثنی نیستیم و به خواست خواهان توجه میکنیم.
من شخصا معتقد هستم در فرآیند ساخت و ساز استحکام و زیبایی باید به موازات هم پیش روند این در حالی است که متاسفانه برخی معمارها بخصوص در بحث نمای ساختمان زیبایی را به استحکام ترجیح میدهند.
البته در بین ساخت و سازهای گروه ساختمانی نقش سبک معماری مدرن نیز دیده می شود…
بله، به دلیل حضور شهرداری در کمیته نما سبک معماری مدرن هم خواهان پیدا کرده است. شهردای به تازگی به نماهای کلاسیک و پرکار یا سنگکاری در طبقات بالا مجوز نمیدهد و در این مورد قانون مناسبی وضع شده و ایمنی مردم لحاظ شده است چون با گذشت زمان ممکن است با ریزش سنگها برای سکنه ساختمان یا عابرین مشکل ایجاد شود. در این زمینه راهکارهایی وجود دارد که میتوان با متریالهای باکیفیت و استاندارد، سبک کلاسیک ایجاد کرد.
منظورتان سبک نئو کلاسیک است، درسته؟
بله.
از طرحهای معماری باکیفیت ومعتبر گفتید؛ اشارهای به معمار پروژههای خود نمیکنید؟
چند سالی است با زوج معمار و خوش سلیقه به نامهای مهندس داوود زاهد، طراح نما و مهندس فاطمه پوران، طراح داخلی آشنا شدهایم و پروژهها را با این گروه جلو میبریم.
وضعیت تاسیسات(الکتریکال و مکانیکال) را چطور ارزیابی میکنید، در واقع بفرمایید در شرایط کنونی که به لحاظ جنگ اقتصادی موجود دسترسی به تاسیسات برند و بنام دشوار شده است، از چه تجهیزات و تاسیساتی استفاده میکنید؟
نکته اینجاست که ما همیشه سعی کردهایم در جایی که برندها و متریالهای ایرانی باکیفیت و استاندارد موجود باشند از برندهای خارجی کمتر استفاده کنیم. چون بحث مسکن بخش هزینهبر و فعال اقتصاد و صنعت کشور است پس ما اگر بتوانیم در بیشتر زمینهها از تولیدات داخلی استفاده کنیم در واقع از تولیدات داخلی حمایت کرده ایم، این در حالی است که در برخی بخشهای تاسیساتی مانند آسانسور تولیدات بهروزی نداریم و این بخش نتوانسته خود را با تکنولوژی روز دنیا همگام کند و ما به ناچار از برندهای خارجی یا از قطعات اسمبل شده در ایران استفاده میکنیم. البته در این زمینه تلاشهایی صورت گرفته اما از جایی که آسانسور مستقیما با جان افراد سر وکار دارد باید از بهترین برندها استفاده شود.
امیدوار هستیم صنعت ساختمان با افزایش فشارهای اقتصادی و تحریمها که پیش بینی میشود واردات بیش از این کاهش یابد، از بخش موتور، گیربکس و تابلوی بورد آسانسور که حتما باید مجهز و بهروز باشد، آسیب نبیند.
در چند سال اخیر مشکلی در زمینه آسانسور داشتهاید؟
خدا را شکر تاکنون مشکل خاصی نداشتهایم و از موتورهای آسانسور ایتالیایی و آلمانی استفاده کردهایم و در حال حاضر نیز با وجود دردسرهایی هنوز واردات صورت میگیرد، اما در بخشهای دیگر تاسیسات برندهای باکیفیت و معتبر ایرانی مانند سوپرپایپ، نیوپایپ، پلیران هستند که میتوان به آنها اتکا کرد.
در بین برندهایی که تاکنون از آنها استفاده کردهاید، برندی بوده که نتوانسته رضایت شما را جلب کند؟
خیر، خوشبختانه از برندهای باکیفیتی استفاده کردهایم که تاکنون به مشکل خاصی برخورد نداشتهایم. در واقع برند همان اعتماد ذهنی یک مشتری نسبت به جنس مورد توجه اش است که تمایل به خریدش دارد. البته شرکتهای ایرانی مشکلاتی داشتهاند اما معتقد هستم خرید و حمایت ما میتواند در رفع مشکلات آنها تاثیرگذار باشد تا بتوانند روی پای خود بایستند و با صنایع مشابه خارجی رقابت کنند.
بنابراین شما بیشتر از تولیدات بنام و با کیفیت ایرانی در پروژههای خود استفاده کردهاید…
بله، سعی کردهایم از برندهای ایرانی باکیفیت استفاده کنیم.
مثالهای بیشتر میزنید؟
در مورد صنف کاشی و سرامیک هیچ نیازی به محصولات شرکتهای خارجی نداریم و کشور ما در این زمینه بسیار پیشرفت کرده و محصولات ایرانی به راحتی به برخی تولیدات و محصولات خارجی طعنه میزنند. برای مثال کاشی مرجان با کیفیت عالی تمام خواستههای آرشیتکها را برآورده کرده است. در زمینه سنگ نیز اسمها، کارخانهها و معادن بنامی داریم که ما را مجاب کردهاند از سنگهای ایرانی استفاده کنیم چون به لحاظ زیبایی و استحکام چیزی کم ندارند. در زمینه شیرآلات ساختمانی نیز برندهای ایرانی مناسبی داریم که ما معمولا از برند KWC استفاده میکنیم.
حرف از برندینگ شد… به نظر شما برندینگ چه کمکی به صنعت ساختمان میکند؟
دنیای امروز دنیای تکنولوژی، پیشرفت، تبلیغات و برندینگ است و مجموع این موارد باعث میشود ذهن خریدار بدنبال کالایی برود که آن کالا را از قبل شناخته است؛ کالایی که یا از قبل استفاده کرده یا از کیفیتش شنیده است و به هر صورت اعتمادش جلب شده است. بخش ساختمان نیز از این قضیه مستثنی نیست و برای پویابودن و بهروز ماندن باید از برندینگ استفاده کند. برندینگ باعث میشود مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد و پیشینه ذهنی از کالای مورد علاقهاش داشته باشد. امروزه که ساختمان و مسکن در مقایسه با سایر کالاها گرانتر تمام میشود مردم ترجیح میدهند از سازنده شناخته شده با نمونه کارهای معتبر، قابل اتکا و موفق در صنعت ساختمان خرید کنند. پس برندینگ به عرضه بهتر کالا و به پیدا کردن جایگاه مناسب در بین رقبا کمک میکند. به نوعی برندینگ معضل فروش را برای سازنده و خرید را برای خریدار تسهیل میکند و ریسک معامله را کاهش میدهد.
جناب شبانی به نظر میرسد گروه ساختمانی نقش بیشتر روی ساخت واحدهای مسکونی تمرکز داشته است… لطفا کمی از مسیر آتی این گروه بفرمایید…آیا وارد بحث ساخت و سازهای اداری، تجاری یا مالها خواهید شد؟
اگر شهر تهران را مبنا قرار دهیم، در سالهای اخیر پاساژها و مالهای تجاری بسیاری ساخته شده که از نظر اقتصادی، امروزه سرمایه گذاری بر ساخت و سازهای اماکن تجاری مقرون به صرفه نیست. بازار امروز نیازمند واحدهای مسکونی لوکس است و گروه ساختمانی نقش نیز درصدد است در آینده ساختمان سازیهای لوکس را در مناطق ممتاز ادامه دهد.
از کلیات صحبتهای شما اینطور متوجه شدم که بازارهای تجاری در تهران اشباع شده است و نیاز به ساخت مالهای تجاری وجود ندارد، درسته؟
به نظر من بازارهای تجاری در شهر تهران اشباع شده و حتی بیش از نیاز ساخته شده است. در حال حاضر شهر تهران دارای مجتمعهای تجاری بلااستفاده بسیاری است، این در حالی است که مردم هنوز نیازمند واحدهای مسکونی هستند. جمعیت کشور ما جوان و رو به رشد است و این علایم نشاندهنده این است که بازار ساخت واحدهای مسکونی باید ادامهدار باشد.
گروه ساختمانی نقش حتما در طول دوره فعالیت خود با موانع و مشکلاتی روبرو شده است…پیش از این اشاراتی داشتید اما لطفا کمی بیشتر از این مشکلات و نحوه گذر از آنها برای ما بازگو کنید…
ساختمانسازی در عین زیباییهای خود مشقاتی نیز دارد. دست و پنجه نرم کردن با سیستمهای اداری و دولتی، ارگانها و شهرداری از یک سو و همکاری کردن با ۴ مهندس ناظر شهرداری از سوی دیگر بحث عظیم قضیه است. هر بخش از ساخت و ساز اعم از معماری، تاسیسات، اسکلت و نما مهندس ناظر جداگانه دارد.
یعنی افزایش نظارت به دلیل کاهش کیفیت بوده است؟
درسته، کیفیت ساخت هنوز جای رشد دارد و باید ارتقا یابد. برخی مشکلات به بحث اجرا باز میگردد، به نظر من بزرگترین مشکل از جایی ناشی میشود که قانونگذاران شهرداری و سازمان نظام مهندسی مقررات جدید را در اتاق بسته و با جمع خودی وضع میکنند در حالی که نظر سازندهها بسیار میتواند کمک کننده باشد، همفکری صنفی بسیاری از مشکلات را مرتفع میکند.
متاسفانه سازندهها به عنوان افراد تاثیرگذار در ایجاد حجم وسیع گردش مالی در صنعت ساختمان؛ سندیکا، اتحادیه یا NGO خصوصی ندارند که بتواند برای دولت، شهرداری و سازمان نظام مهندسی موثر واقع شوند. در کل دنیا مسائل و مشکلات از طریق مذاکرات ارگانهای مردم نهاد با دولت حل و فصل میشود؛ اما در ایران مسائل یک سویه است. شهرداری قانونی وضع میکند و سازندگان مکلف به اجرا هستند. قانون در ایران به شکل یا همه یا هیچ است و اگر سازندهای نخواهد قانونی را رعایت کند باید از ساخت و ساز کنارهگیری کند. بنابراین جمع سازندگان نیازمند یک تشکل همصداست که بتواند از حقوق شان دفاع کند.
بنابراین حلقه مفقوده صنعت ساخت وساز را در ایجاد یک تشکل ساختمانی میدانید، پس وجود ۴ مهندس ناظر کارگشا نخواهد بود، درسته؟
وجود مهندسین ناظر حتما تاثیرگذار است اما در مقابل واحدهای لوکس، واحدهایی هم در مناطقی ساخته میشوند که سازنده برای کاهش قیمت تمام شده از متریالهای بیکیفیت استفاده میکند و در چنین جاهایی وجود مهندسین ناظر بسیار ضروری است. موضوع اینجاست که ساخت و ساز اصولی شمال و جنوب ندارد و ساختمان باید بر اساس نظام، مقررات خاص و ایمن ساخته شود. بنابراین نظارت مهندسین از ضروریات است تا ساختمان اصولی ساخته شود، اما معمولا در چارچوب نظارت و در جزئیات کار اختلاف نظرهایی پیش میآید که معمولا صدای ما شنیده نمیشود. نهادهای قانونگذار باید برای تدوین ضوابط روشن، قابل اجرا و همه فهم از نظر سازندهها استفاده کنند تا در مقاطع اجرایی اختلافها کاهش یابد.
یکی از اهداف ما در iBBi ترویج کیفیسازی است به نظر شما برای افزایش ساخت و سازهای باکیفیت چه سیاستگذاریهایی لازم است…تاکنون چه سیاستهایی اجرا شده که نباید میشده و چه سیاستهایی اجرا نشده که باید میشده؟
وزارت راه و شهرسازی، شهرداری و … نمیتوانند برای ساخت و سازهای ممتاز سیاستگذاری کنند؛ وظیفه آنها در نظر گرفتن عموم اقشار جامعه است. بیایید به بخش خودرو نگاه کنیم برخی سوار خودرو گران قیمت و برخی سوار خودرو ارزان قیمتتر هستند، از این منظر بخش مسکن به خودرو شباهت دارد، برخی بدنبال واحدهای باکیفیت هستند و برخی پیگیر واحدهای ارزان قیمت، بنابراین انتخاب مسکن متناسب با آپشنهای زندگی افراد تغییر پیدا میکند( برای برخی سونا، استخر، جکوزی، روف گاردن و … مهم است و برای برخی دیگر اهمیت ندارد)، بنابراین نوع ساخت و ساز بستگی به عرضه و تقاضا دارد.
شما پیش از این اشاره کردید که دولت به نوبه خود تلاش میکند با کمک مهندسین ناظر ساخت و ساز را ارتقا دهد لطفا بفرمایید سازندهها برای کیفیسازی باید چه مسیری را انتخاب کنند؟
کیفیسازی با لوکسسازی متفاوت است. فکر میکنم بهتر است قانونگذاران، سازندگان را مکلف به اجرای استانداردهای ضروری کنند. سازنده ساختمانهای لوکس بر اساس سلیقه مشتری آپشنها را اضافه میکند و در این مورد استانداردهای اضافی نیاز به قانون ندارد. برای مثال در نظام مهندسی نیامده واحدی با چند اتاق خواب ساخته شود یا ساختمانی استخر و سونا داشته باشد یا نه، این موارد جزء ضروریات و استحکام بنا نیستند. ضروریات ساختمان شامل استحکام به لحاظ ساختار و تاسیسات مطلوب(رعایت قوانین آسانسور و آتش نشانی)میشود.
پس کیفیسازی نیازمند اجرای صحیح استانداردهاست، لطفا از استانداردهای مورد استفاده گروه ساختمانی نقش بفرمایید…
ساخت و ساز تاکنون به جز رعایت استانداردهایی که وزارت راه و شهرسازی تحت عنوان مقررات ملی ساختمان تدوین کرده به استاندارد خاصی نیاز ندارد؛ سازندهها مکلف به رعایت این مقررات و مهندسین ناظر نیز مسئول نظارت بر کیفیت ساخت منطبق بر استانداردهای مقررات ملی ساختمان هستند.
این در حالی است که برخی سازندگان در فرآیند برندسازی از استانداردهای اضافی استفاده میکنند که همین استانداردها شرکت یا سازنده را برند میکند. برای مثال من به عنوان یک سازنده علاوه بر رعایت آنچه مکلف به اجرا هستم آپشنهای اضافهتری در ساخت و ساز مانند سالن اجتماعات، سونا و استخر، پارکینگ اضافه، روف گاردن و … لحاظ میکنم که شامل بحثها و ضروریات سازمان نظام مهندسی نیست و فقط به سلیقه و نوع نگرش سازنده باز میگردد. در واقع ساختمان بدون آپشن هم ساختمان است اما ساختمان برند نیازمند آپشنهای بهروز است.